مادر
یه روز یه جای سوختگی کوچیک روی زانوم دیدم
به مامانم گفتم : این جای چیه؟
گفت : حدودا 6-5سالت بود؛شلوارک پات بود
چهارشنبه سوری هم بود،با پسرعموهات رفتی از روی آتیش پریدی!
گفتم : آهان... پس اونجا سوخته!
گفت : نه اونجا نسوختی،اومدی خونه خودم با قاشق سوزوندمت
که دیگه بی اجازه جایی نری ..!
+ نوشته شده در دوشنبه پنجم اسفند ۱۳۹۲ ساعت 14:38 توسط دلفین
|